آی

آی دختر خوابهای پریشانم /بپرس از وحشتهای بجا مانده از سالهای چشم تنگی و دل سنگی و
بپرس که گناه گندم و گوسفند و خارا چه بود که نذر ترسهای ما شدند/آی دختر خوابهای
پریشانم / از اسبهای سوخته در یال باد بگوو تا وارونه ام شوی آنقدر که تمام دختران رویاها
بدانند از کوزه نه آب می تراود نه آدم الا سیاه آفریقایی که به شدت تشنه دیدن شماست آبی...
خاکستری.... سیاه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه